|
"تسلیت قلب صبورم"
عشق یک کلام
. . . میگن دوره اربابی تموم شده پس تو اهل کدوم تباری که ما هنوز غلامتیم !؟ . . . امروز روز ملی گلها ست “روزت مبارک” این پیام رو برای تمام کسانی که عطر شون رو دوست داری بفرست. . . . گفت مجنون گر همه روی زمین / هر زمان بر من کنندی آفرین من نخواهم آفرین هیچ کس / مدح من دشنام لیلی باد و بس . . . . . . لبریز غزل بیا همی آهسته / چون آیه بخوان مرا کمی آهسته آهسته مرا رها بکن از سر عشق / تا در تو رها شوم دمی آهسته . . . . . . ما هرچه دویدیم به مقصد نرسیدیم / از عشق به جز مزه ی تلخش نچشیدیم . . . . . . دیری است ندیده ام من الماس تنت عابــر نشـــدم به کــــوچه یاس تنت تبریز چـــــرا شده است فصل تن تو خـــــواهم برسم به بندر عباس تنت ! . . . گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . . . . . نقش ِچشمان ِخمارت ، چه کشیدن دارد ! / سایه ساران ِدو زلفت ، چه لمیدن دارد ! آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه / حس مستی لبت طعم چشیدن دارد . . . . . . بی رویت آینه کدر خواهد شد / آهم در شهر منتشر خواهد شد چون بمبی ساعتی دلم در سینه / با تاخیر تو منفجر خواهد شد . . . . . . هیچ میدانی ؟ جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو ! . . . گهگاهی سفری کن به حوالی دلت شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد . . . . . . پر است خلوتم از یاد عاشقانه او / گرفته باز دل کوچکم بهانه او نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه یا نشانه او . . . . . . شاهزاده ی عشقی که غلامت شده ام / پابند تو و اسیر دامت شده ام گویند کبوتری وفادار تر از طوقی نیست / طوقی صفتم ، جلد مرامت شده ام . . . . . . نگی که ما گداییم / نگی که بی وفاییم ما اهل هر کجاییم / مخلص بعضی هاییم ! . . . اگر چه عاشقی پر شور بودیم / به خود نزدیک و از هم دور بودیم شب و روز از جدایی می‌سرودیم / من و تو وصله‌ای ناجور بودیم . . . ادامه دارد اگه دوست دارید بگید بازم بذارم
سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:عشق" تنهای", :: 15:10 :: نويسنده : مهدی تنها ترین میخوانم
هزاربارمیخوانم
ردپای حضورت را
برجای جای زندگیم
حتی یادت نیز لبخند رابه لبانم هدیه میدهد
بامن بمان تا آخردنیا
میخواهم کتابی باشد بودنت برایم بابینهایت صفحه
هرروز مرورکنم تورابدون ترس ازبه پایان رسیدن این رمان شیرین
بامن بمان تاآخر دنیا سه شنبه 9 مهر 1392برچسب:, :: 14:45 :: نويسنده : مهدی تنها ترین من تموم قصه هام قصه ی توست اگه غم گینه اون از غصه ی توست ی دفعه مثل ی اهو توی صحرا را رویدی بس ک چشم تو قشنگ بود گله ی گرگ رو ندیدی دل نبود توی دلم تو رو گرگا نبینن اونا با دندون تیز تو کمینت تشینن الهی من فدای تو چی کار کنم برای تو اگه توی این بیابان ها خاری بره به پای تو ی دفعه مثل پرنده قفس عشق رو شکستی پر زدی تو اسمونا رفتی اون دورا نشستی دل نبود توی دلم گم نشی تو کوچه باغا غروب ها ک تاریکه نریزن سرت کلاغا نخوره سنگی به بالت پرت نشه فکر و خیالت
من تمومقصه هام قصه ی توست ی دفعه مثل ی گل رفتی تو دست خزون سیل بارون رو تگرگ میومد از اسمون بردمت توی گل خونه ک نریزه رو سرت ک ی وقت خیس نشه یخ کنه بالو پرت نشکنی زیر تگرگ نریزه از تو ی برگ من تموم قصه هام قصه ی توست
ی دفعه مثل ی شمع داشتی خاموش میشدی اگه پروانه نبود تو فراموش میشدی اره پروانه شدم ک پرام سوخته شه تا اتیش دل تو به دلم دوخته شه ک بسوزه پرو بالم ک راحت بشه خیالم دارم از تو مینویسم تو ک غم داره نگات اگه دوس داشتی بگو تا بازم بگم برات انقدره میگم تا خسته شم با عشق تو شکسته شم *مهدی تنها* سه شنبه 9 مهر 1387برچسب:الهی من فدای تو, :: 14:41 :: نويسنده : مهدی تنها ترین |
